خانم شارلوت کار جدید پیداکرده، قرار هست خدمتکار یک مرکز فرهنگی تازه تأسیس باشد و هرروز تمام سنگهای آتشفشانی که بهعنوان سنگفرش استفاده کردهاند را برق بیاندازد.
خانم شارلوت خیلی خوشحال است چون میداند که در طی انجام این کار بهظاهر طاقتفرسا میتواند خیالپردازی کند و به دوردستها سفر کند.
اما این خانم خدمتکار عجیب، قرار هست تأثیر عمیقی روی زندگی سه تا از اهالی این شهر بگذارد.
داستان خدمتکار شگفتانگیز از مجموعه ماجراهای خانم شارلوت
فصل اول : شصتوسه دلار و شصتوسه سنت
فصل سوم: وزغی سرماخورده با حنجرهای پر از تیغ جوجهتیغی
فصل چهارم: میخکوب و دهانهای باز از تعجب!
فصل پنجم: موجودی از نوع مخ کپکی!
فصل ششم: قشنگ دوستداشتنی دلپسند!
فصل هفتم: خوش گولان مسری و واگیرداره!
فصل نهم: کوچولوی پشمالوی نفرتانگیز!
فصل دهم: سه خلافکار خیلی خطرناک!